شرایط جامعه ی امروز ما جوری نیست که به ما اجازه بدهد هر چیزی هستیم یا هر کسی هستیم با هر عقیده ای همان باشیم.
صادق هدایت سال ها قبل در غم درک نشدن توسط جامعه نادان زمان خودش بارها خودکشی کرد.
درد امروز خیلی از روشنفکران و یا افراد دارای تحصیلات عالیه هم همین است که نمی توانند خودشان رو در جامعه ترکیب کنند یا عقاید واقعیشون رو به منصه ظهور برسانند و همین برای شان بدترین شوکرانی بوده است که سرکشیده اند و از درون ذره ذره آبشون کرده است.
برای منی که نه روشنفکر هستم نه محقق و فقط خودم رو یک مشاهده گر میدونم یه چیز مشخص بوده اونم این که اصولا ما برای خودمان زندگی نمی کنیم.
بیشتر اعمال و رفتار و حتی طرز فکر و نوشتن آدمی مثل من هم تحت تاثیر دیگران است.
چقدر برای خودم نوشته ام؟ چقدر برای دیگران؟
شاید یک سال باشد که سعی کردم کاری رو بکنم که انجام دادنش خوشحالم کند نه کاری که انجام دادنش برای دیگران خوشایند باشد.
در فیس بوک و ... هم همین است.
همه به دنبال چیزی بیشتر از لایک فیس بوک نیستند.
نه دختران بی حجاب نه پسران دخترنما!
نمیدانم که درست است یا نه اما گفته میشود که یک جمله ای در انجیل هست که میگه از راهی نروید که روندگان آن بسیارند.
شاید ......