The Shawshank Redemption
جمعه, ۱ شهریور ۱۳۹۲، ۱۱:۳۰ ب.ظ
از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان که این بنده حقیر 70 کیلوگرمی به صنعت فیلم و سینما علاقه مندم و البته منظورم از صنعت فیلم سازی ، سینمای نگون بخت فعلی ایران نیست بلکه منظورم فیلم هایی خاص و ماندگار هستند .
وبسایت معتبر ای ام دی بی 250 فیلم برتر را رتبه بندی کرده است که بنده هم شروع کردم به تماشا و تعدادی رو هم دیدم و بسیاری رو هم ندیدم.
به هر حال چه ما بخواهیم و چه نخواهیم اولین فیلم این لیست که در حقیقت بهترین فیلم جهان به حساب می آید فیلم رستگاری شاوشنک هست که امتیاز 9.2 از 10 رو کسب کرده و از عجایب این است که در سال 1994 نامزد 7 اسکار میشه و در نهایت هیچ اسکاری نمی گیره!
قطعا در حق این فیلم ظلم شد که اسکاری نگرفته و البته مردم دنیا با رای خودشون حسابی مسئولین اسکار رو شرمنده کردند.
قبل از این که بخواهم وارد داستان و نقد و برداشت های خودم بشم باید بگم که کارگردان فیلم فرانک دارابونت هست که به حق جزو بهترین های صنف خودشه و اگه علاقه مند شدید به کارهاش حتما سریال the walking dead رو هم ببینید که سریالی خوش ساخت و فرا اکشن هست.
داستان این فیلم در مورد اندی ، یک بانکدار ، هست که به اتهام قتل زنش و فاسق زنش به قتل محکوم شده و هر قدر در اثبات بی گناهی خود میکوشد به نتیجه نمی رسد که نمی رسد و او را به حبس ابد در زندان شاوشنک محکوم می کنند جایی که اکثریت زندانیش را محکومان طویل المدت و زندانیان خشن تشکیل میدهند. حضور اندی در آن جا به سان سقوط به قعر جهنم است .
فضای کل فیلم تاریک و گرفته است و حس نا امیدی را القا می کند و درست در جایی که امید جاری میشود و بیننده مجذوب می گردد باز سیل حوادث خاصی ناامیدی را القا می کند مخصوصا در جایی که یک زندانی قرار است برای اندی شهادت دهد اما وی را به قتل می رسانند و یا در صحنه ای که به ظاهر به اوج نا امیدی می رسد و با مورگان فری من درباره مرگ و بیهودگی صحبت می کند شخصا فکر می کردم دست به خودکشی خواهد زد اما اندی اهل تسیلم نبود و نشان میدهد که در اوج نا امیدی میتوان امیدوار بود و برای رسیدن به هدفش 20 سال از زندگانیش در زندانی به نام شاوشنک با ارامش کامل و با قاشق و چکش مشغول کندن دیوار بود .
رستگاری از شاوشنک را می توان به حق پدربزرگ سریال هایی مثل آلکاتراز یا فرار از زندان دانست با این تفاوت که تیم رابینز یا همان اندی در این جا به باهوشی مایکل اسکافیلد نیست بلکه تنها دارای پشتکار و صبری خارق العاده و روحیه ای فوق عالی است که میتواند با شرایط ناهنجار کنار بیاید و رویای هدف خویشتن را در خود زنده نگهدارد.
در آخر اندی نه تنها به هدف خویش می رسد بلکه مورگان فری من " یا همان رد " را هم به زندگانی باز می گرداند و به دیدار سرنوشت خویش می روند.
در رستگاری شاوشنک ، شاوشنک به عنوان یک زندان وظیفه اصلاح مجرمین و بازگرداندن آن ها به جامعه را بر عهده ندارد، در واقع هر کس که به شاوشنک می رود مرده محسوب میشود و از لیست آمار رسمی خارج می شود. دارابونت با این طرز نمایش زندان شاوشنک عملا هدف جامعه از ساخت زندان و ندامتگاه را زیر سوال می برد که آیا هدف کشتن مجرمین بود یا اصلاح ؟ اگر کشتن بود قطعا طناب دار ساده تر و کم هزینه تر می بود تا کشتن به اندازه سال های حبس ابد در لحظه لحظه محکومیت در زندان.
در کل فیلمی است که توصیه می کنم حتما ببینید.